Wednesday, February 25, 2009

روز نوشت ها

چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۷

امروز بعد از یک ماه که هوا رو۱۵- و۵+ دور میزد یهو هوا شد منهای ۲۱
تازه این چیزی هست که دما سنج نشون میده. با احتساب باد درجه احساسش میشه ۳۱ - . وقتی‌ هوا از ۲۰- تو این سر دنیا میره پایین تر میگیم یخ داریم می‌زنیم
تو تهران خودمون طاقت ۱۰- شم نداشتیم‌ها ولی‌ خوب از وقتی‌ مهاجرت کردیم کلا پوستمون کلفت شده، ۱۵- برامون بهاره و تا ۲۰- قابل تحمل. حالا میخواین باور کنین میخواین نکنین
حالا بدتر از این هوای سرد میدونین چیه؟؟ اینکه صبح تو سر زنان بیاین از خونه بیرون با کلی‌ استرس که وای دیرم شد بعد تو خیابون پشت یکی‌ از این کانادایی‌های با تربیت تیتیش با احتیاط گیر کنین... اینا همینجوریشم وسط چله تابستون به هم بفرما میزنن که شما اول بفرماین بعد فکرشو کنین یه برفم بیاد، خدا به دادتون برسه… . یاد اون لائی کشیدنای تو تهران افتادم آخی یادش به خیر تو ایران زمین و جردن چه ویراژایی میدادیم.‌ای بابا من باز دچار نوستالژی شدم، اصلا و اصولا اینجا که باشی‌ همه چیه وطن میشه گل و بلبل

No comments:

Post a Comment